داستان عشق فراموش شده قسمت 81

– /* با دیدن عروسکی دست آن دختر دیدم ، بی اختیار به یاده سایو افتادم، سمتش رفتم و گفتم : این عروسک ، … چه بلایی سر موهات اومده … - کوتاهشون کر..

داستان عشق فراموش شده قسمت 81
داستان عشق فراموش شده قسمت 81 - Pocharooo

/* با دیدن عروسکی دست آن دختر دیدم ، بی اختیار به یاده سایو افتادم، سمتش رفتم و گفتم : این عروسک ، … چه بلایی سر موهات اومده …
- کوتاهشون کردم … من به اشتباهم پی بردم … ازت نمیخوام منو ببخشی

با دیگران به اشتراک بگذارید:

امتیازدهی: