Pocharooo - کانالها
00:54
موسیقی
داستان عشق فراموش شده قسمت 54
― /* همینطور که سر کنای رو نوازش میکردم ، گفتم: اون ، راستش یه حس عجیبی نسبت بهش دارم… نمیتونم باور کنم که ازم متنفر باشه!
-R- حالا وقته این ح..
03:00
کارتون
داستان عشق فراموش شده قسمت 51
― کایدا به آرامی از جا بلند شد ، و بعد از اینکه مقداری به دریاچه نگاه کرد گفت: حالا که همه چیز رو میدونی، میتونی بری
** آیرا در حالیکه به زمی..
03:38
کارتون
داستان عشق فراموش شده قسمت 47
― آیرا دستانش را روی سر کیجا گذاشت ، و با صدای پایینی گفت:
کیجا به این امر راضی نیستم ، حتما راهی وجود داره …
** کیجا لبخندی زد و گفت: اون این..
01:36
سرگرمی
داستان عشق فراموش شده قسمت 45
― /* سرم رو که از روی پیشانیه رین عقب بردم ، درون قلبم احساس عجیبی پیدا کردم ، … و یک لحظه حس کردم کنار رای هستم ،…
رین به صورتم لبخندی زد و ..
05:08
کارتون
داستان عشق فراموش شده قسمت 42
― ((((((کانال تلگرامم رو دنبال کنید @pocharoooo)))))))
[-n- بابایی؟!…یاکی؟!… نجاتم بدین!
/* به فضای اطرافم که در حال متلاشی شدن بود با افسردگی نگاه کردم..
04:34
سرگرمی
داستان عشق فراموش شده قسمت 41
― کیکارو از روی نا امیدی سری تکان داد و رو به رای گفت: هییان نباید گارا و کایدا رو به تو میسپرد ، … با اینکار زندگیه تنها فرزندش رو به تباهی ..
05:50
سرگرمی
داستان عشق فراموش شده قسمت 40
― رای همینطور که موهای لطیف وصاف ناکا رو نوازش میکرد ، با بغض گفت :
اگه خودتو بهم نشون نمیدادی ، هیچ اتفاقی برات نمی افتاد ، اما حالا تو این..
02:24
سرگرمی
داستان عشق فراموش شده قسمت 38
― میناکو دستمال خیس دیگه ای روی پیشانیه رای گذاشت و با ناراحتی گفت: رای نباید میتوری رو از خودت دور میکردی ، … تبت پایین نمیاد ، حالا باید ..
02:21
سرگرمی
داستان عشق فراموش شده قسمت 37
― آیرا حیرت زده به تصویری که روبرویش در حال نمایان شدن بود ، نگاه میکرد و محو تماشایش بود، که یدفعه با صدای کیجا به خودش آمد،…
-k- وارد شدن ب..
04:56
سرگرمی
داستان عشق فراموش شده قسمت 35
― / چرا هیچ حسی ندارم ؟!… در این خلعی که هستم ، بیشتر از همیشه احساس تنهایی میکنم … و اولین باریست که نمی توانم گریه کنم ، اشکهایم برعکس همی..
03:39
سرگرمی
داستان عشق فراموش شده قسمت 33
― /* احساس سبک بودن دارم، نمیدونم کجا هستم ، چرا اطرافم اینقدر تاریکه ، انگار شخص و موجودی دیگه شدم … صداهای مبهم اطرافم درون مغزم پیچ و تا..
05:56
سرگرمی
داستان عشق فراموش شده قسمت 31
― کی نزدیک ناکا آمد و متعجب گفت: ناکا چی داری میگی؟!… م… ما که میخواستیم به دیدن یاکیا- کون بریم!
-n- تو میخواستی بری، اما من حالا فکر بهتری د..
06:43
سرگرمی
داستان عشق فراموش شده قسمت 30
― آیرا که مبهوت حرکات ماهرانه دستان و انگشتان کیجا روی کلیدهای پیانو شده بود ، از پشت به کیجا نزدیک شد و دستهایش را روی شانه های کیجا گذاشت..
02:06
سرگرمی
داستان عشق فراموش شده قسمت 29
― کیجا نزدیک به درخت جیندای - زاکورا که همچنان قندیلهای یخی از شاخه هایش آویزان بود، پایین آمد و بالهایش را محو کرد … و با بغض به درخت نگاه ..
03:01
سرگرمی
داستان عشق فراموش شده قسمت 28
― یاکی از عصبانیت دستهایش را مشت کرد و دندانهایش را بهم فشرد … آیرا با نیشخند به مشتهای گره خورده یاکی نگاه کرد و گفت : از اینکه جای تو با ن..
04:37
سرگرمی
داستان عشق فراموش شده قسمت 27
― /* با بی حوصلگی و مضطرب از خوابی که دیده بودم ، خمیازه ای کشیدم و زیرلب گفتم : من مدرسه بیا نیستم
/* کی که رفتار من ، برایش عجیب بود ، سرش رو پ..
04:52
سرگرمی
داستان عشق فراموش شده قسمت 25
― / از نگاه کردن به هوای بارانی دلم گرفت ، اولین باری که یاکی رو از پشت پنجره اتاقم دیدم هم هوا همینطور بارانی بود و شیشه از قطرات باران خیس ..
03:05
سرگرمی
داستان عشق فراموش شده قسمت 24
― ساکورا وقتی به خودش آمد که به محوطه درختان شکوفه های گیلاس حاشیه آکادمی رسیده بود، و ناگهان با دیدن ظاهر عجیب درخت بزرگ شکوفه گیلاس که ش..
02:13
سرگرمی
داستان عشق فراموش شده قسمت 22
― رای در حالیکه دست چپش را محکم روی مچ دست راستش گذاشته بود و قطرات خون از میان انگشتانش روی زمین میچکید، تکیه اش را به در داد و پشت در نشس..
05:09
سرگرمی
داستان عشق فراموش شده قسمت 21
― ساکورا عینکش رو از روی چشمهاش برداشت و روی میز گذاشت و همینطور که به صدای فلوت گوش میداد با صدای پایینی گفت: دلتنگی برای ناکا بیفایدست!… ..
04:27
سرگرمی
داستان عشق فراموش شده قسمت 20
― سایر قسمتهای این داستان رو در کانال تلگرام و برای قسمتهای قدیمی تر به کانال نماشام بروید
قسمت 20
-*(مکان= آکادمی T.F
** بعد از صرف صبحانه ..