Pocharooo - کانالها

― سایر قسمتهای این داستان رو در کانال تلگرام و برای قسمتهای قدیمی تر به کانال نماشام بروید قسمت 19 ** میناکو چند گام به سایو نزدیک شد ، و ی..

― سایر قسمتهای این داستان رو در کانال تلگرام و برای قسمتهای قدیمی تر به کانال نماشام بروید قسمت 18 ** میناکو همانطور که به چهره اش درون آی..

― سایر قسمتهای این داستان رو در کانال تلگرام و برای قسمتهای قدیمی تر به کانال نماشام بروید قسمت 17 *_ ** میناکو به اتاقش رفت و روبروی آینه ا..

― آشیا بدون اینکه خواندنش رو قطع کنه به آرامی دستهاشو از روی کلیدهای پیانو برداشت و ایستاد و سمت فرانسیا رفت … |*Ashi: نباید به خودم تردید را..

― این اولین ویدیومه امیدوارم لذت ببرید..

― سرگذشت : داستان زندگیه من از کجا آغاز شد ؟! ، از وقتی با نام ناکا به آکادمیه T. F آمدم ، یا از زمانی که عشقم به برادر ناتنی ام ، کی، را درک کر..

― آیرا دستش را از روی تنه درخت برداشت و در فاصله چند قدمی ، به مرد شنل پوشی که صورتش را میان کلاه شنل مخفی کرده بود ، نگاه کرد؛ -a- فکر کردم ص..

― کایدا روی تخت کنار ناکا نشست و موهایش را نوازش کرد و با لبخند گفت: دختر خوشگل من ، به مامان بوس شب بخیر بده ، تا براش آرزوی دیدن رویاهای رن..

― ناگهان جمعیت با صدای جیغهای چند زن، حالتی مشوش به خود گرفت ، گلبرگهای قرمز رنگ گل رز در اطراف پراکنده بودند و همه با وحشت در میان فضای تا..