Pocharooo - کانالها
00:43
موسیقی
داستان عشق فراموش شده قسمت 49
― آیرا برای اینکه در میان تشعشع نور چهره دختر جوان را واضحتر ببیند، دستش را سایبان چشمهایش قرار داد و با دیدن دختر که با گوشهای روباهی و چن..
00:50
کارتون
داستان عشق فراموش شده قسمت 46
― /* پلکهایم را روی هم گذاشتم و با لبخند گفتم : مشکلی نیست ، رین،
/* و به آرامی گره کروات یقه ملوانیه پیراهنی که تنم بود باز کردم ، و از روی شو..
03:53
سرگرمی
داستان عشق فراموش شده قسمت 16
― /* «آیا» به محض وارد شدنمان به اتاق سمت کاناپه رفت و کی رو که هنوز بیهوش بود بغل زد و روی دستهاش بلند کرد و رو به من گفت : نگران هیچی نباش ، د..
03:37
سرگرمی
داستان عشق افسانه ای قسمت 7
― /* با احساس نسیم خنکی روی صورتم ، چشمهامو به زحمت باز کردم،
توی رخت خواب بودم، روی یه ایوان تابستانی … با سبکی باستانی و حتی قدیمیتر ، رنگ..
04:11
سرگرمی
داستان عشق افسانه ای قسمت 6
― /* زمان زیادی از آخرین بار که طلوع را میدیدم میگذشت ،آسمان آبی و صاف بود و فقط چند لکه ابر پر مانند در آن دیده میشد، … هنوز خورشید از پشت ک..
03:15
سرگرمی
داستان عشق افسانه ای قسمت 4
― /* پشت تپه نور شدت بیشتری یافت، بعد از نورهای درخشان و رنگارنگی که مانند رنگین کمان همراه با ریتمی زیبا از آهنگ به اطراف پاشیده میشدند، ا..
03:23
سرگرمی
داستان عشق افسانه ای قسمت 3
― /* همانطور که دستان کوچکش را میبوسیدم ، متوجه چشمان متحیرش شدم
-تو کی هستی ؟!!!
/* خودش را از آغوشم بیرون نکشید ، اما دیگر با محبت نگاهم نمیک..
03:19
هنری
داستان عشق افسانه ای قسمت 2
― /* با صدای آشنایی چشمانم را به سختی باز کردم … از دیدن مانزو به حالت انسانی اش حیرت زده گفتم : مانزو تو؟!!!
m-ناکا هنوز هم میخوای نجاتش بدی ؟..
03:21
موسیقی
داستان عشق افسانه ای قسمت 1
― /* با صدای ضربات محکم قطرات باران به شیشه پنجره ، نزدیک پنجره ایستادم… که نگاهم به پایین جلوی در ورودی و زنی که مردد برای لمس کلید زنگ ایس..
02:55
هنری
داستان ژاپنی سینمایی افسانه غار مودوکو
― {سلام دوستان با یه زنگ تفریح موافقین، براتون یه داستان سینمایی دارم، البته بعدا داستان عشق افسانه ای رو ادامه میدم}
صحنه اول
( صدای غازه..
03:00
سرگرمی
شروع داستان عشق افسانه ای قسمت 0
― /*شبی که میتونست بهترین شب زندگیم باشه ، با نجوایی کنار گوشم تباه شد،
فقط یک جمله با صدای آشنای رای (( چشماتو باز کن ناکا))… در حالیکه چشما..
03:06
سرگرمی
داستان عشق فراموش شده( دنیای واقعی) قسمت 86
― /*چند قدم بیشتر نرفته بودیم که یاکی با گوشی اش شروع به حرف زدن کرد
y-ناکا جان ، مدیریت باغ بود … با دیزاینر و فیلمبردار منتظر ما هستن … ت..
04:08
موسیقی
داستان عشق فراموش شده( دنیای واقعی) قسمت 85
― /* بعد از انجام هماهنگیهای لازم با کلیسا معبد تالار جشن تاکستان و… در امتداد پیاده روی سرسبزی که شبیه جاده ای بود که دوروتی رفت تا به شهر ..
03:16
هنری
داستان عشق فراموش شده( دنیای واقعی) قسمت 84
― /* وقتی آشیا روی صحنه رفت از اینکه استاد موسیقیم رو با اون وقار و شکوه در حال نواختن ویولون میدیدم ، ناخواسته دست یاکی را میان دستانم فشرد..
02:55
سرگرمی
داستان عشق فراموش شده( دنیای واقعی) قسمت 83
― /* در حالیکه چشمانم را بسته بودم ، یکباره سراسر بدنم لبریز از عشقی شد که مدتها از آن دور مانده بودم… تمامی بدنم کرخت و بی حس شده بود… وناگ..
01:01
هنری
داستان عشق فراموش شده قسمت 82
― /* با احساس فشار انگشتان رای که دستم را محکم فشرد ، مضطرب به صورتش که خیس عرق بود نگاه کردم: چیشده رای؟… چشماتو باز کن …
/* از اینکه میدید..
02:25
هنری
داستان عشق فراموش شده قسمت 81
― /* با دیدن عروسکی دست آن دختر دیدم ، بی اختیار به یاده سایو افتادم، سمتش رفتم و گفتم : این عروسک ، … چه بلایی سر موهات اومده …
- کوتاهشون کر..
02:57
سرگرمی
داستان عشق فراموش شده قسمت 80
― /* برای لحظه ای سر جایم متحیر و بیحرکت ماندم … کنار رای نشستم … بد نفس میکشید … برای اولین بار درون قلبم درد عجیبی داشتم … که توجهم به خر..
03:14
هنری
داستان عشق فراموش شده قسمت 79
― /* صبح با صدای خنده های خدمتکاران و صحبتهای آنها که از بیرون اتاقم میشنیدم از خواب بیدار شدم، مثل اینکه چیز شگفت انگیز و زیبایی دیده باشن ..
03:45
سرگرمی
داستان عشق فراموش شده قسمت 78
― /* دقیق خاطر ندارم چند سال از آن موقع میگذره ، اینبار وقتی به عمارت رای آمدم با چیزی که در تصوراتم بود، خیلی متفاوت بود … به جای ارواح خدم..
02:32
سرگرمی
داستان عشق فراموش شده قسمت 77
― /* میانه راه ناگهان بغضم ترکید و اشکهایم و پژواک صدای بلند گریه ام ، فضا رو پر کرد…
-n- کمکم کن رای، بسه، دیگه تحمل ندارم … منم یوکیه … دخت..