داستان عشق فراموش شده قسمت 54

– /* همینطور که سر کنای رو نوازش میکردم ، گفتم: اون ، راستش یه حس عجیبی نسبت بهش دارم… نمیتونم باور کنم که ازم متنفر باشه! -R- حالا وقته این ح..

/* همینطور که سر کنای رو نوازش میکردم ، گفتم: اون ، راستش یه حس عجیبی نسبت بهش دارم… نمیتونم باور کنم که ازم متنفر باشه!
-R- حالا وقته این حرفها نیست ، بلند شو باید هر چه زودتر بریم
/
* از جا بلند

با دیگران به اشتراک بگذارید:

امتیازدهی: