داستان تصویری - هشتگ ها
همه ویدیوهای مربوط به دسته ی داستان تصویری
00:50
کارتون
داستان عشق فراموش شده قسمت 46
― /* پلکهایم را روی هم گذاشتم و با لبخند گفتم : مشکلی نیست ، رین،
/* و به آرامی گره کروات یقه ملوانیه پیراهنی که تنم بود باز کردم ، و از روی شو..
03:26
سرگرمی
داستان عشق فراموش شده قسمت 76
― /* با هر قدم که به صدا نزدیکتر میشدم … کم کم متوجه شدم، از سرمای هوای اطرافم کاسته شد … نسیم بهاری و گلبرگهای شکوفه گیلاس را که دیدم ، ضرب..
05:12
هنری
داستان عشق فراموش شده قسمت 73
― /* این حسو خیلی دوست دارم ، زمان زیادیه که حسی به این خوبی نداشتم، صدای شاخه های درختان که باد در میانشان میوزد و گرمای نور خورشید که از می..
03:29
سرگرمی
داستان عشق فراموش شده قسمت 72
― آیامه بعد از لحظه ای مکث با صدای بلندی مانند هیولایی ترسناک شروع به خندیدن کرد ، کارشون تمومه، جیرو حالا باید به فرمان من باشی … اما ناگ..
01:22
موسیقی
داستان عشق فراموش شده قسمت 71
― رای در حالیکه به چهره ناراحت یاکی نگاه میکرد گفت: چرا اینطوری نگام میکنی؟… تو منو هم دوستت میبینی هم دشمنت!
-y- تو چی ؟!… منو چطور میبینی؟..
03:13
سرگرمی
داستان عشق فراموش شده قسمت 67
― /* ناکا درحالیکه محو تماشای نحوه نواختن ماهرانه کایدا و آرامش اوست و گویی صدای آیرا را نشنیده می گوید: عجیبه که آیامه تعقیبم نکرد، تو مید..
07:22
سرگرمی
داستان عشق فراموش شده قسمت 66
― n- آتش و برف در هم آمیخته، چطور همچین چیزی ممکنه؟… این صدا!…
/*ناگهان ناکا با دیدن اژدهایی بزرگ که بی قرار به اطراف میچرخد، سرجایش میخکوب..
02:20
سرگرمی
داستان عشق فراموش شده قسمت 65
― جالبه !… پس اونا پای تو رو به اینجا کشوندن!… باهوش تر از چیزی هستن که تصور میکردم… اما کار کدومشون میتونه باشه؟!… رای یا کایدا؟… مطمینم..
00:56
هنری
داستان عشق فراموش شده قسمت 64
― /* دن به آرامی روی پاهایش مینشیند ،
-n-درد داری؟
D- بشین کنارم ، میخوام چیزی نشونت بدم
-n-باورم نمیشه اون ساکورا بود… رین گفت یسوکه پیش اون ب..
03:35
کارتون
داستان عشق فراموش شده قسمت 63
― / n- من احمق بودم که فکر کردم در این آینده حال بهمزن میتونم از قدرتم استفاده کنم،
یک مرتبه ناکا فریاد میزند: بس کنید، با هم نجنگید، این … ا..
06:55
موسیقی
داستان عشق فراموش شده قسمت 61
― امروز من اینجام … از زمانیکه کنار دن در دوران آینده زندگی میکنم ، نمیدونم چه مدت گذشته… اما با اینکه از حسش نسبت به خودم باخبرم… ولی او..
00:54
موسیقی
داستان عشق فراموش شده قسمت 54
― /* همینطور که سر کنای رو نوازش میکردم ، گفتم: اون ، راستش یه حس عجیبی نسبت بهش دارم… نمیتونم باور کنم که ازم متنفر باشه!
-R- حالا وقته این ح..