داستان عشق فراموش شده قسمت 51

– کایدا به آرامی از جا بلند شد ، و بعد از اینکه مقداری به دریاچه نگاه کرد گفت: حالا که همه چیز رو میدونی، میتونی بری ** آیرا در حالیکه به زمی..

داستان عشق فراموش شده قسمت 51
داستان عشق فراموش شده قسمت 51 - Pocharooo

کایدا به آرامی از جا بلند شد ، و بعد از اینکه مقداری به دریاچه نگاه کرد گفت: حالا که همه چیز رو میدونی، میتونی بری

** آیرا در حالیکه به زمین روبرویش خیره مانده بود ، بدون هیچ حرفی به سختی

با دیگران به اشتراک بگذارید:

امتیازدهی: